کجا روم غیر خانه ی تو؟ ، دری جز این در نمی شناسم
که جز در خانه ی تو مولا، پناه دیگر نمی شناسم.
یگانه هستی و بی نظیری ، چه دلربایی چه دلپذیری
فقیر درگاهم و امیری، به غیر حیدر نمی شناسم
به جز تو کس در نظر نیاید، خبر چنین معتبر نیاید.
دل از پس دیده برنیاید، که جز تو دلبر نمی شناسم
تمام هستی و ماسوا تو، خدا نه اما خدا نما تو
ز حیث شان و مقام با تو، کسی برابر نمی شناسم
اگر چه در آتش فراقم ، لبالب از شور و اشتیاقم
اجل بیاید اگر سراغم، به شوق تو سر نمی شناسم
به مرگ خود دارم این هوس را، کنار من باشی آن نفس را
غریبم و جز تو هیچ کس را به روز محشر نمی شناسم
غلامی ام لطف حیِ داور، همیشه حسرت برم به قنبر
نباشد آقایی از تو بهتر، که از تو بهتر نمی شناسم
ولادت امیر المؤمنین (ع) و روز پدر مبارک